رابطه آشپزی با نوشتن
اولین کاری که با یک تکه پنیر فتای مهجورمانده در گوشه یخچال میشود کرد چیست؟ هزار ایده و دستور انواع کیک و شیرینی و دسر
اولین کاری که با یک تکه پنیر فتای مهجورمانده در گوشه یخچال میشود کرد چیست؟ هزار ایده و دستور انواع کیک و شیرینی و دسر
نوشتن هم یکی از آن لذتهای شیرین و وصفناپذیر است؛ درست شبیه به لحظهای که روی صخرهای ایستادهای و همه تن و جانت را سپردهای به باد کوهستان… وقتی مینویسم، سرشارم از اشتیاق، آرامش و احساس شگفتی که از آفریدن واژهها و رقصدادنشان مییابم. شکلی از رهایی که من را از مصرفکننده بودن و دنبالهروی از کلیشههای مانده و پوسیده به کشف شمایلی تازه از کلام و بیان احساس و اندیشه میرساند.
وقتی شروع به مکاشفه و جستوجو درباره روایت شخصی کردم، به نوشتهای از هانا آرنت برخوردم که تکانم داد. در کتاب زندگی روایت است نوشته
پیروی از اجداد شکارچی غارنشین در سالن امور مشترکین مخابرات، شمارهام ۱۴۷ بود و نوبت ۱۲۰ را اعلام کرده بودند. جملههایی را که در ذهنم
نمیدانم چه سرّی دارد که در خواندن ادبیات داستانی، مرغ حیاط خودمان در برابر آن غازهای سفید وحشی همسایه به چشم نمیآیند. ولی خب نمیشود
زیستن به معنای اندیشیدن و بهتعبیری، روایتکردن است. هانا آرنت ۱ رابطه من و روایت حکایت از خیلی وقت پیش شروع شد ولی از آن
این اولین قسمت از پادکست تازهایه که از امروز پانزدهم فروردین ۹۹ هر عصر جمعه منتشر میشه. اینجا من قراره از زندگی روایت کنم. از
یکی از نقاط عطف تاریخ کتابخوانی من وقتی بود که در دوره دانشجویی کتاب فاوست گوته را خواندم. اگر کسی بپرسد پنج کتاب مهم زندگیات
انگار خاصیت چهلسالگی به بعد است که آدم شروع میکند به دوستداشتن بیشتر خودش. میفهمد پشت هیاهوی پرطمطراق جهان هیچ نیست. تازه دوزاریاش میافتد که آنقدرها وقت ندارد که درگیر فلسفههای التقاطی و مکاتب اجتهادی و معناهای امتزاجی شود. شاخهبهشاخه دست میبرد به هَرَسکردن، دوریجستن از میل به میوهچینی و نزدیکترشدن به تنه و ریشه. کمکم از شتاب زیستن کم میکند و کممصرفتر میشود. طبیعتتر میشود؛ نه اینکه اسیر شعارهای خوشآبورنگ روز شود در حفظ طبیعت… نه… اصلا خودش طبیعت میشود. راحت بگویم: طبیعت خودش را پیدا میکند.
زیورآلات و دستسازههای چوبی کرگدن *** بهترین انتخابها با طرحهای تک و تکرارنشدنی برای هدیهدادن*** رد کردن
آخرین دیدگاهها