خشم خود را به هنر تبدیل کنیم!
موضوع کلاژ خشم بود. باید شخص، اتفاق یا مسئلهای «تومُخی» را یادمان میآوردیم که باعث خشم ما شده و بعد با کمک موادی که از دوروبرمان جمع کرده بودیم، از برگ و سنگ و پوست درخت و… با کمک رنگ و چسب و قیچی کلاژ میساختیم.
موضوع کلاژ خشم بود. باید شخص، اتفاق یا مسئلهای «تومُخی» را یادمان میآوردیم که باعث خشم ما شده و بعد با کمک موادی که از دوروبرمان جمع کرده بودیم، از برگ و سنگ و پوست درخت و… با کمک رنگ و چسب و قیچی کلاژ میساختیم.
جاده اسالم به خلخال از آن بهشتهای روی زمین است که بیتردید باید آن را دید، لای مه مرطوب و خنکش گشت و گم شد
انگار خاصیت چهلسالگی به بعد است که آدم شروع میکند به دوستداشتن بیشتر خودش. میفهمد پشت هیاهوی پرطمطراق جهان هیچ نیست. تازه دوزاریاش میافتد که آنقدرها وقت ندارد که درگیر فلسفههای التقاطی و مکاتب اجتهادی و معناهای امتزاجی شود. شاخهبهشاخه دست میبرد به هَرَسکردن، دوریجستن از میل به میوهچینی و نزدیکترشدن به تنه و ریشه. کمکم از شتاب زیستن کم میکند و کممصرفتر میشود. طبیعتتر میشود؛ نه اینکه اسیر شعارهای خوشآبورنگ روز شود در حفظ طبیعت… نه… اصلا خودش طبیعت میشود. راحت بگویم: طبیعت خودش را پیدا میکند.
زیورآلات و دستسازههای چوبی کرگدن *** بهترین انتخابها با طرحهای تک و تکرارنشدنی برای هدیهدادن*** رد کردن
آخرین دیدگاهها