در جست‌وجوی شعر و ‌شاعر، هردو!

بر جهان هر عارفی بگذشت خندید و برفت

خنده کوتاه گل را در گلستان دید و رفت

آن‌قدر این بیت را در گوگل و گنجور و هر موتور جست‌وجوی دیگری که هست و نیست گشته‌ام، که کیبورد گوشی آن را حفظ شده و هر کلمه‌اش را که تایپ می‌‌کنم، کلمه بعدی را پیشنهاد می‌دهد.

حتی یک بار از استاد شعرشناسی هم پرسیدم ولی جوابی نگرفتم.

از کجا آوردمش؟

خاطره‌ای شفاف در ذهنم حک شده از خواندن این بیت در مطلع غزلی از حافظ. درست در بالای صفحه سمت چپ، به نستعلیقی زیبا و تمیز و خوانا.

اما بارها دیوان حافظ را گشته‌ام، چاپی و اینترنتی و نه از حافظ که از هیچ شاعر بنام و بی‌نام دیگر.

عصب‌‌شناسان می‌گویند مغز خاطره‌ها را برمی‌سازد. و نوعی از خطاهای ذهنی به‌یادآوردن خاطره‌هایی است که معلوم نیست اتفاق افتاده باشد یا نه، اما ماشین معناساز مغز آن‌ها را برساخته.

و جالب آنکه هرچقدر خاطره شفاف‌تری را به یاد می‌آوریم، بر حقانیت آن باید بیشتر شک کنیم!

حالا جعلی یا واقعی بودن حافظه خواندن این بیت از حافظ یا هر شاعر دیگری به‌کنار،

آیا شما این بیت را ‌شنیده‌اید؟ جایی دیده‌اید؟

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط