نامههای من و پول_قسمت سیزدهم: در بند من
درود بسیار فراوان حمیرای عزیز، برای من بسی جای خرسندی دارد که هر یک از شما اربابان رابطه خود را با یک بهبود ببخشید و
درود بسیار فراوان حمیرای عزیز، برای من بسی جای خرسندی دارد که هر یک از شما اربابان رابطه خود را با یک بهبود ببخشید و
حمیرای عزیز درود فراوان ابتدا باید از تو عذرخواهی کنم بابت دیر کرد در پاسخدادن نامههایت. ما در این جا به مشکلی برخوردیم که تا
درود بر حمیرای عزیز بسیار زیبا و کامل گفتی و من حرفی در آن مورد ندارم. تو حتی میتوانی جنسیت مرا نیز تغییر دهی. انسانی
حمیرای عزیز سلام و درود فراوان آخرسر فرصت آن رسید که همدیگر را تو خطاب کنیم. از همان اولین کلمات این نامه در پی توخطابکردن
سرکار علّیه حمیرا وِی با سلام و احترام از آشنایی شما بسی خرسندم. هر چند که از همان آغازینلحظات پانهادنِ شما به جهان مادی خرسند
دوست گرامی با سلام و احترام در ابتدا میخواهم اعلام کنم که هر چقدر گشتم نام و نشانی از شما در نامهتان نیافتم تا بدان
انگار خاصیت چهلسالگی به بعد است که آدم شروع میکند به دوستداشتن بیشتر خودش. میفهمد پشت هیاهوی پرطمطراق جهان هیچ نیست. تازه دوزاریاش میافتد که آنقدرها وقت ندارد که درگیر فلسفههای التقاطی و مکاتب اجتهادی و معناهای امتزاجی شود. شاخهبهشاخه دست میبرد به هَرَسکردن، دوریجستن از میل به میوهچینی و نزدیکترشدن به تنه و ریشه. کمکم از شتاب زیستن کم میکند و کممصرفتر میشود. طبیعتتر میشود؛ نه اینکه اسیر شعارهای خوشآبورنگ روز شود در حفظ طبیعت… نه… اصلا خودش طبیعت میشود. راحت بگویم: طبیعت خودش را پیدا میکند.
زیورآلات و دستسازههای چوبی کرگدن *** بهترین انتخابها با طرحهای تک و تکرارنشدنی برای هدیهدادن*** رد کردن
آخرین دیدگاهها