روزنگاشت

از گلوگاه گفت‌وگوی

از دیروز که گلودرد گرفته‌ام، آن‌هم روی پس‌زمینه حمله‌ شدید آلرژی، با همه بی‌جانی و درد کلی کار کردم. اتاق کارم را که قبل از

ادامه مطلب »

اشتباه‌های عزیز

اشتباه‌هایم قدم‌‌به‌قدم راهم را روشن می‌کنند: گاه به اندازه نور کرم شب‌تاب، به تلنگری گذرا؛ گاهی به روشنی ترسناک و خیره آفتاب و البته گاه به ملایمت و نرمی شب‌های مهتابی.

ادامه مطلب »

مادرانگی برای خویشتن

ترجیع‌بند رویاهایم کودکی است که نگاهش می‌دارم در دنیای رنگ‌های آزاد در حبابی شیشه‌ای دورِ دور، دورتر از تمام کله‌های پرعدد تا بچرخد رها در

ادامه مطلب »

اضطراب شیرین vs اضطراب تلخ

حاصل هم‌آوایی اضطراب تلخ و اضطراب شیرین در تکرار راه‌رفتن لک‌لک‌وار بر بام جهان خویشتن، به‌کلام‌درآوردن هاویه درون است و غرق‌شدن در تماشا. به‌شهودی که بی‌زبان، بی‌کلام و بی خواهش و تقلایی برای رسیدن، تو را در حرکت نگاه می‌دارد.

ادامه مطلب »

آبی عمیق اقیانوس

چند روزی‌است که انرژی روانی‌ام بسیار پایین است. تا حد خودتخریبی هم رسیدم و دادگاه محاکمات بی‌پایان و خردکننده درونی مدام برقرار بود یا هنوز

ادامه مطلب »

تکراری به‌جز تقلید

یکی از حسرت‌های بزرگم موقع مطالعه یا تماشای فیلم یا هر اثر هنری مقایسه خودم با کسانی است که پیشگام و پیشرو فکر یا نهضت

ادامه مطلب »

در پیله خویش می‌مانم

در پیله‌ای که این روزها به دور خودم بافته‌ام و از تمام جهان کناره گرفته‌ام -از اخبار و هیاهوهایش، از بیدادهای نهان و آشکارش، از

ادامه مطلب »

تاریخ من کلمات من‌ است

با اینکه این یکی دو روز را تقریبا خوب خوابیده‌ام، امروز باز هم کسلم. حدس می‌زنم دلیلی به‌جز تنظیم خواب یا بدخوابی داشته باشد. هرچه

ادامه مطلب »