تکراری بهجز تقلید
یکی از حسرتهای بزرگم موقع مطالعه یا تماشای فیلم یا هر اثر هنری مقایسه خودم با کسانی است که پیشگام و پیشرو فکر یا نهضت
یکی از حسرتهای بزرگم موقع مطالعه یا تماشای فیلم یا هر اثر هنری مقایسه خودم با کسانی است که پیشگام و پیشرو فکر یا نهضت
شهر خفته، نیمبیدار در دل سوسوی لرزان، آخرین نای شب تبدار شهر مرگآلوده شهر من تهرانِ بیصاحب در برم خمیازههای بیرمق برمیکشد نیمغران روی میگردم
ناگهان زدم زیر خنده که من چقدر وقت خود را صرف آن کردم که نتایج خودم را با دیگران مقایسه کنم و خودم را فراموش
انگار خاصیت چهلسالگی به بعد است که آدم شروع میکند به دوستداشتن بیشتر خودش. میفهمد پشت هیاهوی پرطمطراق جهان هیچ نیست. تازه دوزاریاش میافتد که آنقدرها وقت ندارد که درگیر فلسفههای التقاطی و مکاتب اجتهادی و معناهای امتزاجی شود. شاخهبهشاخه دست میبرد به هَرَسکردن، دوریجستن از میل به میوهچینی و نزدیکترشدن به تنه و ریشه. کمکم از شتاب زیستن کم میکند و کممصرفتر میشود. طبیعتتر میشود؛ نه اینکه اسیر شعارهای خوشآبورنگ روز شود در حفظ طبیعت… نه… اصلا خودش طبیعت میشود. راحت بگویم: طبیعت خودش را پیدا میکند.
زیورآلات و دستسازههای چوبی کرگدن *** بهترین انتخابها با طرحهای تک و تکرارنشدنی برای هدیهدادن*** رد کردن
آخرین دیدگاهها