سایه

شهر خفته در سلام شمس

شهر خفته، نیم‌بیدار در دل سوسوی لرزان، آخرین نای شب تبدار شهر مرگ‌آلوده شهر من تهرانِ بی‌صاحب در برم خمیازه‌های بی‌رمق برمی‌کشد نیم‌غران روی می‌گردم

ادامه مطلب »