غورکردن در خود، رشد فردی و جوریدن احوالات خویش برای اصیلزیستن و صیقلدادن خود از زوايد آشکار و پنهان در این مدت خوب بهکارم آمده است. اما به قول دوستی نیازهایی هست که اگر برآوردهشان نکنی در تو انباشت میشوند و خلأ نبودنشان تو را بیآنکه بدانی از چیست آزار میدهد.
دیروز پشت میز چوبی کهنهای در یک کافه دنج در یکی از کوچههای فرعی خیابان فلسطین نشسته بودم. روبهرویم رفیق ده سالهام بود که پس از مدتها بهگپوگفتی دوستانه و عمیق وعده دیدار کرده بودیم و حالا داشتیم از ایدههای مشترکی حرف میزدیم که سالیان دراز گوشهای از ذهنمان را مشغول کرده بود اما تابهحال آنقدر نرسیده بودند که پوست بترکانند و آماده پروراندن شوند.
همانطور که حلقههای زنجیر اندیشه و خیال مشترک را به هم وصل می کردیم، ناگهان احساس کردم چقدر تشنه گفتوگو هستم و چقدر این مدت که در خانه به تقلا و کشمکش با دغدغههای فردی دستوپنجه نرم میکردم چنین فرصتهایی را کم داشتم.
گویی مدتها بود که چنین تجربهای را از سر نگذرانده بودم. احساسی آشنا از لذت زندهشدن و معنایافتن از تعامل انسانی در من تازه شد. با خودم گفتم: بیخود نیست چند روز است که دست از سر خودت برنمیداری.
چیزی در من جان دوباره گرفت و شاخههای تر آن پوست سخت و چروکشده تنهایی و درخودفرورفتگی را شکافت.
بهجز آن دیدار، گفتوگوهایی کوتاه هم با چند دوست و عزیز دیگر داشتم. برای لحظاتی این منِ پر از منمن را رها کردم و از چشمه طربناک دیگری نوشیدم.
غورکردن در خود، رشد فردی و جوریدن احوالات خویش برای اصیلزیستن و صیقلدادن خود از زوايد آشکار و پنهان در این مدت خوب بهکارم آمده است. اما به قول دوستی نیازهایی هست که اگر برآوردهشان نکنی در تو انباشت میشوند و خلأ نبودنشان تو را بیآنکه بدانی از چیست آزار میدهد.
خلأ این روزهای من گفتوگوی تازهکننده بود.
به قول لسانالغیب:
بیا ساقی آن می که حال آورد
کرامت فزاید کمال آورد
به من بده که بس بیدل افتادهام
وزین هردو بیحاصل افتادهام
بیا ساقی آن آب اندیشهسوز
که گر شیر نوشد شود بیشهسوز
من آنم که چون جام گیرم به دست
ببینم در آن آینه هر چه که هست
به مستی توان در اسرار سفت
که در بیخودی راز نتوان نهفت
فریب جهان قصهی روشن است
ببین تا چه زاید شب آبستن است
مغنی ملولم دوتایی بزن
به یکتایی او که تایی بزن
همیبینم از دور گردون شگفت
ندانم که را خاک خواهد گرفت
به مستان نوید سرودی فرست
به یاران رفته درودی فرست
آخرین دیدگاهها