برای آنکه پول رفیقت شود، او را بشناس
برای آنکه ثروت همنشین تو شود، خودت باش
و برای آنکه برکت در زندگیات جاری شود، شکرگزار باش
خانواده محترم و گرانقدر وفور
بسیار خوشحالم از افتخاری که نصیبم کردهاید
چه نیکو نامی برای امسال گزیدهاید که هرچه هست در اوست!
از کودکی به اشکال گونهبهگون این را لابهلای تلّی از آموزههای تکراری و بیثمر میشنیدم و هر بار آن را به دیده خیالپردازی و آرزوهای دورودراز تصور میکردم.
اما حالا به عمق جانم آن را میپذیرم. و این همان مسیری است که در آن قدم گذاشتهام و شما عزیزان را در این جاده همراه خود کردهام.
شب گذشته در آخرین لحظات پیش از خواب این جملات به ذهنم رسید که البته بعد از فرستادن نامه به شما بود.
برای همین نگهش داشتم تا امشب برایتان ارسال کنم:
برای آنکه پول رفیقت شود، او را بشناس
برای آنکه ثروت همنشین تو شود، خودت باش
و برای آنکه برکت در زندگیات جاری شود، شکرگزار باش
و از امروز شروع کردم به نوشتن فهرست روزانه از موهبتهایی که شایسته شکرگزاریاند و در این کار آرامشی عمیق را یافتهام.
آرامشی که در دل خود حس زیبای رهایی و آزادگی از بندها را دارد.
در یادداشتهای روزانهام به این گوهر پنهان دست یافتم که بسیاری اوقات چیزی را که طلب میکنم و یا خواستهای را جاری میکنم، در همان نقطه میمانم.
اینکه کی به خواستهام میرسم و اگر نرسم، خود را مأیوس و مغبون و ناتوان درمییابم. خر درون اصرار میکند بر خواستن و عرعرش گوشم را کر میکند وقتی به خواستهاش نمیرسد.
اما اگر همان هنگام که طلب میکنم، دو چیز را در کانون توجه خود قرار دهم، داستان دیگری است:
اول آنکه تاروپود خود را در دستگاهی قرار دهم که همان طرح مطلوبم را ببافد. به بیان دیگر، تن و جان خویش را به همان طرح بیارایم.
و دوم آنکه در پیشگاه حقیقت تسلیم شوم به مصلحت، به اجابت در زمانی که شایسته و برازنده من و خیر من در آن است، نه آن زمان که خود تعیین میکنم.
پس من رقص خود را با شما بهجای میآورم و حظ خویش در حال میجویم تا نتیجه در زمان مقتضی حاضر شود.
ایام به کامتان
در رقص با رویاهایتان
حمیرا وی
آخرین دیدگاهها