قجرنگاشت‌های قمرالکاتبین

نمره یک: در باب اقوال نقیضه در لسان خلایق

از عجائب خواص ابناء بشر، جمله خلق‌ خودمان در همین ممالک و ولایات محروسه، دلبستگی مدام به گذشتگان بوده چنانکه به هر دین و آئینی که درآید لسان یومیه‌اش به چرخ اسلاف چرخیده، به لسان زمانه به‌تمام درنیاید خاصه به خرج آیه و قسم.

فی‌المثل اسلام آورده التجاء به ذوالقرنین و زرتشت کند، مارکسیست ازخدابی‌خبر متصل از ابوالفضل مایه گذارد و نعوذبالله کافر و منکر به ذات اقدس اله الفاظ ان‌شاء‌الله و ماشاء‌الله از دهان آب‌نکشیده‌اش اسقاط نیوفتد! علی ای حال پناه می‌برم به خدا از آن مسلمان حافظ ظاهر و باطن شریعت که پایش به محافل ضاله تناسخیان باز شده دائماً در کانال‌های تلغرام و اینستاغرام اشتغال به تعاقب حرکت طالع خویش از قِران شمس و قمر تا اسارت در چنگه دم اژدها و عقرب جرّار دارد.

من‌باب تفحص در علل این خصیصه مرتجعه اقوال بسیار آورده شده جمیع علما، فلاسفه و اطباء معرفت‌النفس آراء مختلف به مکتوب درآورده‌اند. فی‌الحال به‌عقیده کمینه فقدان معرفت به عالم نفس و صراحت در نظر و عمل بوده حاصل آن جمیع تناقضات لسانی و تراوشات طنازانه خلایق باشد. چه، در تعلیم و تربیت نفوس حلقه خطیری مفقود گشته و آن تأمل در احوال و اقوال و افکار خویش است به‌جای متابعت از هرچه غیر گوید.

از مسلمانی نصیب ما تسلیم گشته نه تسلیم به حقیقتی که دین از آن دم زند، بلْ تسلیم بی‌چون‌وچرا به هر لقمه مهیا و سهل‌الوصولی که در خوان گسترده‌اند. مسالمت با هرآنچه عقلِ منکوبِ همگان طلب کند و معاندت با هرچه عقل سلیم به تفتیش حکم کند. مرافقت با هرآنچه منفعت خویش در آن نهفته و مقابلت با هرچه خیر و فضیلت در آن خفته.

از این نمط چون به کنه ذات و نهاد خود نامعترفیم، لاجرم از معانی لقلقه‌های لسانی خویش غافل. چون سکان سفینه سپرده به غیر (اشارت به امپراطوری بلاشرط موسوم به رسانه) شهامت مجاهدت بر صراط خویش از کف داده به هر طوفانی مبتلا گشته چون شیران علم حمله‌مان به هر باد وزنده دمادم.

ولیک الحق و الانصاف که چنین خصیصه‌ای به چونان مطایبتی انجامد که باب طبع روان رندان و ظرفا باشد. چه، اساس طنز و مطایبه بر مشاهدت و فهم نقایض عالم است. پس منت عقل را عز و جل که عصیانش موجب جهل است و غلفتش مزید نقیضت. هر غفلتی مُمِدّ نقیضت است و چون آشکار شود مفرِح شوخ‌طبعان.

ضمیمه: مکتوب حاضر به قلم میرزای عزلت‌نشین سراپاتقصیری بوده جدامانده از خیل تاریخ، موسوم به قمرالکاتبین، از مکاشفات و شطحیات و ترهات خویش بعض اوقات در این محفل منتشر خواهد نمود. باشد که معاونت و ملاطفت و مشاورت یاران زینت قلمش گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط